خب اینجا هیچ مخاطبی نداره ک نوشته هامو بخونه ونظر بده ... اینجارو ک ساختم وبلاگ های دیگمو حذف کردم واینکه یه مدتم رمزه اینجارو هم گم کرده بودمو آرشیو خیلی خلوته :| ... ف.بوک هم مزید بر علته :))
قرار نیست اتفاق خاصی بیفتد
نه،
هیچ اتفاقی نمیافتد
روزها
همانطور به رود شب میریزند
...
که شبها
به سپیدهی روز ...
نه پردهای به ناگهان کشیده میشود
نه سرانگشت شاخهای
به هوای ماه میجنبد .
و نه تو
از راه میرسی !
قرار نیست اتفاق خاصی بیفتد
مثلن اینکه :
تو با شاخهای گل سرخ در دستهات
از راه برسی و ...
نه ،
عین روز روشن است ،
تو رفتهای بازنگردی
و من
ماندهام پشت این همه کاغذ سیاه
تا هر لحظه
به اتفاق خاصی که قرار نیست بیفتد
فکر کنم!
( رضا کاظمی )